دروغای قشنگ
گفتي بايد بنويسم كه شب قصه قشنگه
رو سر ثانيه هامون يه حرير رنگ به رنگه
گفتي بايد بنويسم جاده ي ترانه بازه
شب رو سياه قصه از ستاره بي نيازه
گفتي بايد بنويسم اما سخته اين نوشتن
چه شباي رنگ به رنگي
چه جماعت يه رنگي
نه مسلسلي نه جنگي چه دروغاي قشنگي
من مي خوام يه آينه باشم روبه روي اين دقايق
مثل يه بغض قديمي واسه دلتنگي عاشق
اما اينجا سنگ سايه مي شكنه آينه ها رو
تو يه لحظه برف وحشت مي پوشونه جاي پا رو
اينجا بايد بنويسي كه چشاي شب قشنگه
اينجا جاي آينه ها نيست اينجا وعده گاه سنگه
چه شباي رنگ به رنگي چه جماعت يه رنگي
نه مسلسلي نه جنگي
چه دروغاي قشنگي
یغما گلرویی