<body><script type="text/javascript"> function setAttributeOnload(object, attribute, val) { if(window.addEventListener) { window.addEventListener('load', function(){ object[attribute] = val; }, false); } else { window.attachEvent('onload', function(){ object[attribute] = val; }); } } </script> <div id="navbar-iframe-container"></div> <script type="text/javascript" src="https://apis.google.com/js/platform.js"></script> <script type="text/javascript"> gapi.load("gapi.iframes:gapi.iframes.style.bubble", function() { if (gapi.iframes && gapi.iframes.getContext) { gapi.iframes.getContext().openChild({ url: 'https://www.blogger.com/navbar.g?targetBlogID\x3d15039600\x26blogName\x3dJawied\x26publishMode\x3dPUBLISH_MODE_BLOGSPOT\x26navbarType\x3dSILVER\x26layoutType\x3dCLASSIC\x26searchRoot\x3dhttps://jawied.blogspot.com/search\x26blogLocale\x3dfr_BE\x26v\x3d2\x26homepageUrl\x3dhttp://jawied.blogspot.com/\x26vt\x3d-8337040389612654716', where: document.getElementById("navbar-iframe-container"), id: "navbar-iframe", messageHandlersFilter: gapi.iframes.CROSS_ORIGIN_IFRAMES_FILTER, messageHandlers: { 'blogger-ping': function() {} } }); } }); </script>

به نام شاهد ومی

dimanche, mars 05, 2006


به نام شاهد و مي
به نام تار و تنبور و دف وني
به نام عاشقان لاابالي
به نام همنشينان خيالي
به نام دست هاي جام بردار
به نام عاشقان رفته بر دار
به نام مجلس بزم شبانه
به نام سرور اين آشيانه
خوشا جامي كه مولا در كفم داد
به دستي ني به ديگر عود و دفم داد
خوشا رقصان درآيم من به كويش
ببوسم دست و رخسار نكويش
خوشا آندم كه از او مي نويسم
ز رقص و ذكر ياهو مي نويسم
صدايم داد تا از او بخوانم
كه من هم درد غربت را بدانم
خوشا با نام مولا باده خوردن
چو درويشان عاشق جان سپردن
به حق باده نوشان ، مي ، حلال است
كه مستي افتخاري بي زوال است
يار اولم ساقي ولي بود
ولي ديدم كه ذكر او علی بود

نکته ها



انسان بايد از گذشته رها شود و از ميان راه هايی که به او ارائه می شود ، بهترين را برگزيند
فقط كفش ميداند كه جوراب سوراخ است يا نه
امروز همان فردايي است كه ديروز اينقدر منتظرش بودي
انديشه كردن كه چه بگويم به از پشيماني است كه چرا گفتم
برتري نماز اول وقت به نماز اخر وقت ماننداخرت است بر دنيا
غم هايت را جار نزن ، چون همين دردهاي روزگار است كه تو را همچون يك خمير شكل مي دهد و بزرگت مي سازد
ما نمي توانيم ديروز را تغيير دهيم ولي مي توانيم فردايمان را با امروز بسازيم
بهره ما از زندگي به اندازه عشقي است كه ايثار مي كنيم نه به اندازه معشوقي كه بدست مي آوريم
عاشق واقعي كسي است كه معشوق خود را آزاد مي گذارد تا خودش باشد .
در عشق اجباري نيست . عشق يعني امكان انتخاب به معشوق دادن
. براي آنكه كسي يا چيزي را بدست آوري رهايش كن
احتياط بايد کرد همه چيز کهنه می شود و اگر کمی کوتاهی کنيم،عشق نيز
اهداف و آرزوهايت را با توجه به آن چه كه ديگران با اهميت تصور ميكنند، تعيين نكن، زيرا فقط تو ميداني كه چه چيزي برايت بهترين است
گوش کردن را ياد بگير ، فرصت ها گاهی به آهستگی در می زنند
اينكه من دست خالي به سوي مردم دراز كنم و كسي چيزي در آن نگذارد بدبختي نيست. بدبختي اين است كه من دست پر به سمت مردم دراز كنم و كسي چيزي از آن برنگيرد
چرا در جستجوی محبت هستيد،خود خالق و باعث محبت باشيد